آیلینآیلین، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه سن داره

آیلین جونی

مسافرت شمال

1390/5/18 14:04
نویسنده : خاله سمانه
70 بازدید
اشتراک گذاری

تعطیلات مرداد 90 برای خاله سمانه و شوهر خاله مهدی شروع شد .ما هم با کلی اسرار مامان و خاله ریحانه رو راضی کردیم دسته جمعی بریم شمال خونه مامان بزرگ و آقاجون .که آیلین کوچولوی ما نتیجشونه.یادش به خیر تو راه کلی آهنگ و رقص و دست و این حرفا .برای ناهار منجیل کنار دریاچه نگه داشتیم.البته آلاچیق ها پر بود ما کنار یه آلاچیق زیرانداز انداختیم . خیلی باد می اومد و همه می رسیدن آیلین کوچولومونو باد ببره. آخه خاله خیلی کنجکاوی و همش با انگشتت دریاچه رو نشون می دادی .خلاصه رسیدیم جاده سنگر و بعدشم خونه مامان بزرگ.همون روز اول آیلین کوچولو که تو گلای حیاط افتاده بود توسط دایی جون فرامرز و زن دایی سوسن در استخر وسط حیاط شسته شد . و این زمینه رو برای ایجاد علاقه به آب بازی در آیلین آماده کرد. حالا یه حیاط بود با یه استخر و یه آیلین.دو روز هم رفتیم دریا ساحل زیبا کنار که خیلی خوش گذشت . عارف و سحر اینا هم بودن . این اولین شنای آیلین بود .راستی خاله کلی هم  برنزه کردی.موقع برگشت به تهران تو راه مامان آیلین براش یه جفت صندل خوشکل صنایع دستی گرفت . وقتی رسیدیم تهران متوجه شدیم آیلین کوچولو سرما خورده فکر کنم نتیجه آب بازیهای شیطون خانوم بود . یادش به خیر چقدر به هممون خوش گذشت . خدا کنه مامان بزرگ و آقاجون همیشه زنده باشن بدون اونا خونشون صفا نداره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیلین جونی می باشد